نگاهی به آثار زدِ زیسلاو بکِسینسکی، در عالم دیستوپیا (با تأکید بر سبک سوررئالیسم و فانتاستیک رئالیسم)
نویسنده
چکیده مقاله:
هدف از تگارش مقاله حاضر بررسی آثار زدِ زیسلاو بکِسینسکی، طراح، نقاش، عکاس، مجسمهساز، حکاک و چاپگر لهستانی است که با تکیه بر ارزشهای نمادین در حیطۀ فضایی الگِوریک (تمثیلی) و سمبلیک (رمزگونه) از یک سو، و با سود جستن از سبک سوررئالیسم (فراواقعگرایی) و فانتاستیک رئالیسم (واقعیت روحانگیز) از دیگر سو آثاری را به وجود میآورد که با نام دارکآرت (هنر سیاه) در عالم دیستو پیا (مدینۀ فاسده و یا به عبارتی دیگر ویرانشهر) در تضاد با عالم اتوپیا (مدینۀ فاضله ویا به دیگر سخن آرمانشهر) به جهانیان و دوست داران هنر معرفی میگردد. لذا برای راه یافتن به کنه برداشتها و مفاهیمی که وی در آثارش ارائه میکند ابتدا به سئوال اصلی این پژوهش پاسخ داده میشود که: به کارگیری سبکهای مطروحه توسط بکِسینسکی برای مجسم نمودن روزگار تلخ و غیر انسانی حکومت ظالمانه وقت میباشد یا خلق چنین آثاری از سر بیتوجهی به واقعیات زمانه و خیالپردازیهای موهوم و رؤیایی - و غوطهورشدن در فضای سوررئالیسم و فانتاستیک رئالیسمِ رواج یافته درغرب - است؟ سپس دربارۀ یافتهها و نتیحۀ حاصل آمده باید گفت: با واکاوی در آثار بکسینسکی چنین به نظر میرسد که او با بهرهگیری از سبکهای یاد شده و با سود جستن از تکنیکهای گوناگون موفق به بیان و نمایش صحنههایی میگردد که بیتردید در آن جوامع اروپایی به وقوع پیوسته و چه بسا با شکلگیری فرمانرواییهای شدیدا مستبدانه، مردمان بسیاری را زیر شکنجه و عذاب - با قساوت بسیار - از بین بردهاند. در واقع حکومت فاشیسمی (استبدادی و نژادپرستی) زمامداران وقت با به اسارت گرفتن یهودیان تبعیدی، زندانیان سیاسیِ لهستانی، اسرای جنگی شوروی، کولیهای اروپایی و سایر اسرای جنگی متفقین سبب میشود تا بکسینسکی از اجرای صحنههای آبسترا کتیو (انتزاع گرایانه) و فرمالیسمی (صورت گرایانه) که در آغاز راه خود به آن مشغول بود سر باز زند و به تجسم فضایی کاملاً فیگوراتیو (شکلی، استعاری و مجازی) بپردازد که طبق نظر منتقدین آثارش با نام «هنر سیاه» یا «سوررئالیسمِ دیستوپیا» و یا طبق برداشتهای شخصیش با نام «فانتاستیک رئالیسم» شهره میگردد. روش تحقیق: توصیفی و تحلیلی است، گردآوری منابع کتابخانهای وجست و جو در فضای اینترنتی میباشد.
منابع مشابه
نگاهی به آثار زد زیسلاو بکِسینسکی، در عالم دیستوپیا (با تأکید بر سبک سوررئالیسم و فانتاستیک رئالیسم)
هدف از تگارش مقاله حاضر بررسی آثار زد زیسلاو بکِسینسکی، طراح، نقاش، عکاس، مجسمه ساز، حکاک و چاپگر لهستانی است که با تکیه بر ارزش های نمادین در حیطۀ فضایی الگِوریک (تمثیلی) و سمبلیک (رمزگونه) از یک سو، و با سود جستن از سبک سوررئالیسم (فراواقع گرایی) و فانتاستیک رئالیسم (واقعیت روح انگیز) از دیگر سو آثاری را به وجود می آورد که با نام دارک آرت (هنر سیاه) در عالم دیستو پیا (مدینۀ فاسده و یا به عبارت...
متن کاملمقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure
کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...
متن کاملسوررئالیسم جدید با نگاهی به آثار دیوید لینچ
با مراجعه به کتاب ها و نشریات سینمایی قدیمی و جدید مشاهد می شود که اغلب سینمای سوررئالیستی را با پیشگامان آن، مانند لوئیز بونوئل، فرنان لژه و من ری اولیه می شناسند. این نکته به خودیِ خود جای اشکال نیست، اما تاکید بر آن موجب شده که فیلمسازان جدید و سبک های جدیدتر سوررئالیستی در سینما ناشناخته باقی بماند. همچنین آثار دیوید لینچ به عنوان مهمترین فیلمساز سورئالِ چند سال اخیر همواره با برچسب گنگ بودن،...
15 صفحه اولاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملعالم صغیر و عالم کبیر در آثار منثور ناصر خسرو
فلاسفه انسان را از جهت جامعیت خاص، عالم صغیر و جهان را ار جهت ارتباط میان موجودات و نظم و قاعده معیّنش، انسان کبیر نامیدهاند و معتقدند، نمونهای از آنچه در عالم وجود هست، در انسان نیز هست. خاستگاه نظریه عالم کبیر(Macrocosm) و عالم صغیر(Microcosm) و نظریه اندامواری اجتماع را عمدهً در نظریات افلاطون دانسته اند؛ امّا ردپای آن را میتوان در اندیشههای فلاسفه پیش از او و سایر ملل جست و جو کرد. حکیم ا...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 4 شماره 16
صفحات 57- 75
تاریخ انتشار 2015-12
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی برای این مقاله ارائه نشده است
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023